سیان جرقویه اصفهان (امامزاده شاه چشمه)

روستای سیان جرقویه اصفهان امامزاده شاه عبدالمظفر

سیان جرقویه اصفهان (امامزاده شاه چشمه)

روستای سیان جرقویه اصفهان امامزاده شاه عبدالمظفر

جرقویه

بخش جرقویه سفلی با وسعتی در حدود 9/1456 کیلومتر مربع از فاصله حدود50  کیلومتری جنوب شرقی اصفهان شروع و تا عمق حدود 40 کیلومتری ( گردنه مزرعه عرب ) امتداد دارد . از شمال به محدوده بخش جلگه ، از جنوب به محدوده شهرستان شهرضا ، از شرق به بخش جرقویه علیا و از غرب به محدوده بخش مرکزی اصفهان منتهی میگردد . این بخش از بخشهای قدیمی اصفهان بوده و از سابقه و قدمت دیرینه ای برخوردار می باشد و بعضی از زیستگاههای آن از قبل از اسلام نیز وجود داشته است .

 انگیزه نامگذاری جرقویه ( وجه تسمیه) : 

 گرکویه ، گرکوا ، گرگویه ، جرکوه ، جرقویه و سرانجام جرقویه نامهایی است که در گذر روزگار بر این سرزمین نهاده شده و با بررسی گفته های پیشینیان و جستجو در کتابها و نوشته های تاریخی و مد نظر قراردادن این امر که در گذشته کمتر نامی از این سرزمین در کتابهای تاریخی به میان آمده و تنها برخی از ایرانگردان به گونه انگشت شمار نگاهی گذرا به این سرزمین کویری داشته اند ، در اینجا به بررسی درباره نوشته های آنها و گفته های مردم درباره انگیزه نامگذاری این سرزمین باستانی می پردازیم .

در کتاب تاریخ اصفهان و ری چنین آمده است : ((در زمان دیلمیان دو بلده حاکم نشین مخصوص در اصفهان بوده است اول فیروزان لنجان در دو طرف زاینده رود و دوم فارفاآن رودشت که شهری نامی و بلوکات رودشتین ، جرقویه و قهپایه از توابع آن قبه گرانمایه بوده است )) و با توجه به اینکه کتاب مذکور با بهره گیری از نوشته های پیشینیان نگارش یافته است چنین برداشت می شود که نام باستان گرکویه هر چه بوده است در زمان دیلمیان و شاید چندین سده پیش از آن و در پی چیرگی زبان عربی به گونه جرقویه درآمده است .

منتجب الدین علی ابن بابویه از دانشمندان شیعه سده ششم هجری در کتاب الفهرست منتجب الدین از سرزمین جرقویه بنام (( زرقویه )) یاد کرده و آن را تابع اصفهان دانسته است . یاقوت حمدی جغرافیانویس آغاز سده هفتم هجری قمری در کتاب معجم البلدان از این سرزمین بنام (( جرقوه )) یاد کرده است .

زین العابدین شیروانی نویسنده آغاز زمان قاجار در پی جهانگردیهای خود و هنگام بازدید از سرزمین گرکویه و دیدار با عارفان آنجا درباره نام این سرزمین چنین نوشته است (( جرقویه ناحیه ای از اصفهان و به طرف مشرق آن است و آن دو قطعه است علیا و سفلی )) .

محمد حسن اعتماد السلطنه تاریخ نگار زمان ناصرالدین شاه قاجار در کتاب مرآت البلدان می نویسد : (( گویند اصل جرقویه چهار کوه است و به اعتقاد من قصبه ای است نزدیک به اصفهان )) نویسنده اعلام می دارد ظن غالب این است که جرقویه و آن معرب گرکویه است .

محمد مهدی محمد رضا اصفهانی یکی دیگر از نویسندگان زمان ناصرالدین شاه در کتاب نصف جهان فی تعریف اصفهان چنین نوشته است : ((محل ششم اصفهان جرقویه است و آن معرب گرکویه است و به دو قسمت می باشد علیا و سفلی )) .

سید علی جناب در کتاب الاصفهان در این باره چنین اندیشه ای دارد (( جرکوهه می باشد که جر شکاف است و کوهه بلندی است به سبب آنکه جرقویه علیا از شکاف کوه خارج می شود مانند مالواجرد و دستجرد و همچنین در برگ دوم کتاب خود از این سرزمین بنام گرکویه یاد کرده است )) .

معلم حبیب آبادی در کتاب مکارم الاآثار در این باره چنین نوشته است : (( گرکویه ناحیه ای است از توابع اصفهان که در طرف میان مشرق و جنوب آن از 9 فرسنگ تا 25 فرسنگ افتاده است و آن را در این ازمنه جرقویه به جیم و قاف می گویند )) .

محمد علی میرحاج محمدآبادی در پایان نامه دانشگاهی خود می نویسد : (( به منطقه ابتدا گرکوه می گفتند و این بدان جهت است که در 3 کیلومتری شمال شرقی محمدآباد و 6 کیلومتری شمال غربی روستای آذرخواران کوهی قرار دارد که به گرکوه معروف است به معنای کوه بدون پوشش گیاهی و لخت سپس به گرکویه تبدیل شده است یعنی سرزمین خشک و بدون پوشش گیاهی و سپس معرب شده و به صورت جرقویه درآمده است )) .

دکتر مهدی کیوان استاد تاریخ دانشگاه اصفهان در این باره دیدگاه دیگری دارد و اندیشه اش درباره انگیزه نامگذاری این سرزمین باستانی چنین است (( از آنجا که آثاری از عهد پیش از اسلام در منطقه جرقویه وجود دارد و نیز از آخرین نواحی است که به اسلام گرویده و بالاخره وجود اسامی مختلف که ریشه پارسی و پهلوی دارند همه سبب می شوند که انسان تصور کند نام اصلی جرقویه (گبرکویه ، کوی گبرکان) بوده است )) .

همچنین برخی از مردم روستاهای جنوب جرقویه بر این باورند که چون بیشتر روستاهای گرکویه مردم به گویش کرگویه ای که با گویش زرتشتیان هم پیوند است سخن می گویند این سرزمین را گبرکویه به چم جایگاه اصلی مردمانی که به زبان گبری زرتشتی سخن می گویند نامگذاری کرده اند و تعابیر و تفاصیل دیگری که بعضاً بنام محلی و گیاهان مانند نام شهرک گرکوا در خاور شهر نیک آباد و یا گیاه کنگر بیابانی ، نان کلاغ و ... که در برخی از جاها سرگرگو( سیب گرگو) می گویند اشاره شده بر این باورند که نام جرقویه به این سبب جرقویه نامگذاری شده است .

دین و مذهب :

بطور کلی افراد ساکن در شهرها و روستاهای این بخش معتقد به دین اسلام و دارای مذهب شیعه اثنی عشری می باشند . مردم به زبان فارسی تکلم می کنند ، لیکن تعدادی از نقاط علاوه بر زبان فارسی به زبان محلی نیز صحبت می نمایند که در عرف محل به زبان ولایتی معروف است .

از نظر قومیت مردم این بخش از قومیت و نژاد ایرانی اصیل و تعدادی از عشایر متحرک عرب که در برخی از نقاط از جمله شهرهای نصرآباد و محمدآباد و روستای حسین آباد ساکن شده اند می باشند ، فرهنگ شهرنشینی در این بخش رسوم داشته و تاثیراتی نیز بر روی بافت منطقه گذاشته است .

 آداب و رسوم :

مردم روستاها و شهرهای این بخش همانند سایر نقاط ایران از آداب و رسوم مخصوص برخوردارند از جمله جشن نوروز که این جشن یادگار جمشید پادشاه پیشدادی در ایران باستان است و مراسمهای دیگری از قبیل : سیزده بدر ، آیین شصت و ششم نوروز ، شب یلدا ، چهارشنبه سوری ، جشنهای ازدواج و همچنین مراسم سوگواری ، عزاداری و دیگر مراسم مرسوم در کشور است .

 جمعیت :

 براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 این بخش دارای 20561 نفر جمعیت بوده که 5/62 % آن در مناطق شهری (12850 نفر) و مابقی در مناطق روستایی (7711 نفر) اسکان دارند . شایان ذکر است که در حدود 4000 نفر از مردم این بخش را عشایر تشکیل می دهند که در شهرهای محمدآباد و نصرآباد و روستای حسین آباد ساکن می باشند و در فصل بهار به مناطق سرسبز چهار محال و بختیاری ، استان فارس و ... کوچ کرده و در فصل پائیز مجدداً به مراتع بخش باز میگردند . عشایر جرقویه عمدتاً از طوایف لری ، سنجری ، ویسی کوسه ، مومنی ،و جعفری می باشند .

این بخش مشتمل بر دو دهستان جرقویه سفلی و وسطی است که دهستان جرقویه سفلی دارای دو شهر و چهار روستا و دهستان جرقویه وسطی دارای یک شهر و پنج روستای مسکونی و بیش از یکصد و پنجاه مزرعه و مکان می باشد .